برای پرسیدن سوال نپرس، فقط بپرسش
هر از چند گاهی، توی چت رومهایی که میچرخم، یه نفر هست که چیزی شبیه این میپرسه،
فلانی:
این خوب نیست، به چند دلیل. چیزی که این شخص در واقع میخواد بپرسه اینه که،
فلانی:
تعداد زیادی دلیل وجود داره که افرادی که دانشش رو دارن، صداشون در نمیاد. با این پرسش تو داری خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر میکنی تقاضا میکنی.
تو داری از مردم میخوای که مسئولیت بپذیرن. تو داری اعتماد به نفس اونها رو در تواناییهاشون زیر سوال میبری. تو داری بیدلیل مانع کمک بقیه میشی. من گاهی به سوالهایی جواب میدم که مربوط به زبانها یا کتابخونههایی هست که هیچ وقت استفاده نکردم؛ چون که اون جوابها (در الگوریتم و مفهوم) شبیه به هم هستن.
این جور سوالها رو جور دیگه هم میشه خوند ...
فلانی:
... که فقط تنبلیه. اگه تو نمیخوای این کار رو انجام بدی تا مشکلت حل بشه، چرا ما باید کمک کنیم؟
راه حل اینه که برای سوال پرسیدن سوال نپرسی، از همون اول فقط سوالت رو بپرسی. یک نفر که بعضی اوقات میاد تفننی توی گروه میچرخه، خیلی بعیده که به «سوال برای سوال» تو جواب بده؛ ولی اگه از اول سوالت رو بپرسی شاید کنجکاویش تحریک بشه و به سوالت جواب بده.
خوب، چکیده اینه که، نپرس "جاوا کار حرفه ای هست؟"، بجاش بپرس "چطوری فلان مشکلم رو (که در این شرایط پیش اومده) و در مورد جاوا هست حل کنم؟". مستقیم برو سر اصل مطلب.
بحث های مشابه دیگر: مشکل ایکس ایگرگ، بدون سلام. بیشتر بخوانید: چطور یک سوال خوب بپرسم؟، و بیشتر: چگونه هوشمندانه سوال بپرسیم؟.